قبل از شروع کسب و کار شرایط را واقعی ببنید!
همیشه در وقت که ایده تازه برای اولین بار و یا قصد شروع کار جدیدی را داریم، به علت شوق و انرژی زیاد به تازگی، ممکن است خیلی از واقعیت ها مسیر پیش روی خود را نبنیم!! واقعیت همین است.قطعا تمام ما چنین حسی را یکبار هم که باشد تجربه کرده ایم، علاقه از شروع و ندیدن مشکلات مسیر و کار، پس حتما امکان سنجی لازم را برا کسب و کار مد نظر خود انجام دهید، ببنید ایا شرایط لازم را دارید، ایا محصول نهایی شما می تواند خریدار داشته باشد و خیلی نکات دیگر.
مگر نمی گویند برای موفقیت باید فقط شروع کرد؟
بله درسته است! اما!!! باید دقت نمود،منظور از فقط شروع کنید، یعنی کمی برسید کنید و بعد حرکت کنید، اگر شما انتحاب درستی نداشته باشید و ایده شما در بازار نهایی مشتری و مخاطب خود را پیدا نکند، ضربه سنگینی خواهید خورد، البته بعضی وقت فقط هدف ایجاد کسب و کار است و هدف درامد نیست!! در این شرایط همه معادلات و صحبت ها فرق دارد.
پس انتخاب با شما هست، که ایا شروع کنید یا نه،خوب شاید سوال شما این باشد، که گیج شده اید برای زمان شروع:))،خود را دچار گیجی نکنید،اول امکان سنجی نمایید در صورتی که کسب و کار شما هدف درامد است ؟ حتما باید جامعه هدف و مشتریان خود را برسی کنید، اما اگر هدف شما درامد نبوده و فقط یک کسب و کار است، همین لحظه شروع کنید :)، فکر کنم دیگر برای شما سوالی نباشد. بخش مهمی از امکان سنجی و شروع کسب کار ، می تواند پاسخ شما به دارمد از کسب و کار باشد.
سوال مگر میشه هدفی کسی از کسب و کار درامد نباشد!!
بله، بعضی در شروع کسب و کار از روی علاقه خود و بدون هدف درامد زایی شروع می کنند، و ممکن است که در مسیر با توجه به بازخوردها به فکر درامد زایی از کسب و کار مورد علاقه اش باشد. نمونه های زیادی هستند که کار را برای علاقه و سرگرمی شروع کرده اند، اما اکنون یک شرکت بزرگ و یا یک سرمایه دار بزرگ جهانی شده اند، جای دوری ذهنتان را نبرید، همین زاکبرگ خودمان مالک فیس بوک،واتساپ ، اینستاگرام... برای سرگرمی و یک شوخی و رقابت دانشگاهی سایت کوچک فیس بوک را زد، اما حالا او دومین و یا سومین پولدار دنیاست، و این شاید بازی دنیا باشد، برای موفق شدن :)
احتمالا با خودت بگوی او زاکبرگ است، درسته است او زاکبرگ است. مگر قرار است تو هم زاکر برگ شوی!!! بحث بر سر کار بود که با علاقه و با یک شوخی او را تبدیل به یکی از پولدارترین افراد جهان کرده است. نکته جالب در موفقیت ایستادن پشت کار و از سفر شروع نمود و ارتقا کار است.
اگر کسب و کار شما هدف درامد است، حتما امکانی سنجی نمایید و در کنارش به مسله های مالی و مالیاتی دقت نمایید، برای راهنمایی بیشتر می توانید پادکست در بخش کسب و کار مار را ببنید.
من دوس دارم کار خودم را داشته باشم اما نمی دانم چکار بکنم
توضیحات ساده را داده ایم، اگر هدف پول است اول امکان سنجی و شرایط، و در مرحله دوم در صورتی که جواب بخش یک مثب باشد شروع و مدیریت بخش مالی و مالیاتی در از شروع کار را یاد بگیرید، چرا که در صورتی که از کلیات مالی و مالیاتی به عنوان مدیر و شروع کننده کسب و کار اگا نباشید، کلاه شما ممکن است بر باد رود :)
این را بدانید، در صورتی که هدف از کسب و کار فعالیت خودتان است و قصد رشد کسب و کار را ندارید، بخش مدیریتی مالی و مالیاتی شما بسیار ساده خواهد بود و با یک روز اموزش نکات لازم را یاد می گیرد، اما اگر قصد شما رشد کسب و کار می باشد باید خود را در بخش های مالی و مالیاتی به روز نگه دارید و از مشاوره با متخصصان استفاده نماید، حتی اگر مدیر مالی و حسابداری هم داشته باشید!
چرا این همه مالی و مالیات در کسب و کار تاکید می شود!!
همانجور که ما برای زنده ماندن به خون در رگ نیازمند هستیم، کسب و کار برای ادامه و زنده ماندن به پول و گردش پولی و مدیریت این خون و پالایش ان نیازمند است(با خودت می گید مگه کلاس پزشکیه :))، بله یک مدیر خوب مثل یک پزشک خوب مراقب سلامتی کسب و کار خود، و در صورت بروز مریضی هر چه سریعتر به درمان ان اقدام می نمایید تا مریضی و بیماری بزرگ نشود، یکی از کارهای که باید مراقبت نمود در کسب و کار ها، بخش مالیات است، چرا که اگر از ان مراقبت نشود، و به درستی انجام نگردد.مانند سرطان کسب و کار شما را از پایی خواهد دراورد!! بله با همبن جدیدت و ترسناکی، اما اگر از اول فکرش باشید دوست مالیات باشید او هم شما را دوس دارد و عاشق شما می شود و به شما در رشد کسب و کار کمک خواهد نمود :)،پس مدیر عزیز کسب و کار عاشق مالیات باش، تا عاشقت شود:)
برای راه اندازی تا رسیدن به نقطه ثابت کسب و کار پوست کلفت باشید
در صروتی که نکات بالا را رعایت نموده اید. پوست کلفت بودن را نیز بیاموزیدف چرا که برای کسب و کار باید از رو نورید، یاد بگیرید، زخم ها بزرگ را درمان بکنید و به مسیر خود قدرتمندانه ادامه دهید، جمله بازار هست که می گویند، موفق ها بچه پروهای بودن که در مسیر سخت موفقیت از رو نرفته اند، در مسیر موفقیت در کار خود بچه پرو باشد.